قسمتی از متن :
هرمنوتيك و قرآن
نكتهاي را كه پيش از ورود در اين بحث بايد اشاره كنم، اين است كه، بحث هرمنوتيك، يك بحث كاملاً تخصصي و در يك حوزهي بسيار خاص از مباحث فلسفي و تفسير متون است كه متأسفانه اين بحث از ابتداي طرحش در كشور ما، در مجلات غير تخصصي و در قالبهاي غير تخصصي مطرح شد و اطلاعات ناقص و احياناً اشتباه دربارهي اين بحث، آنهم در جايگاههاي نامناسب عرضه شد و در نتيجه، اين دانش در كشور ما، نه از پيشينهي استواري برخوردار است و نه در جايگاه خودش طرح شده است و در همان جايگاه رشد كرده است. به هر حال، اين بحث به ساحت مباحث عمومي و فرهنگي عامه كشيده شده است و ما هم ناگزيريم به اين بحث بپردازيم.
هرچند كه من از عرضهي اين بحث در جايگاههاي غير تخصصي به شدت ابا دارم؛ اما براي شناخت و فهم بحثهاي هرمنوتيك، دستكم به اندازهاي كه بتوانيم تصوري نسبتاً درست از بحثهاي هرمنوتيك به شكل كلي داشته باشيم، ناچاريم مروري بر تاريخچهي بحثهاي هرمنوتيكي بكنيم، هرچند آنچه را كه در ساحت فرهنگي ما مطرح شده است، بخشي از اين بحثهاست. و اين مباحث بيشتر به يك نحله و مكتب خاص در هرمنوتيك ناظر است، كه در ادامهي سخن به آن خواهيم پرداخت.
همانطور كه اشاره شد، شلاير ماخر، بنيانگذار هرمنوتيك مطرح شده است. البته بايد توجه داشت كه شلاير ماخر يك مطلع مسيحي و به اصطلاح، يك متكلم مسيحي است كه آراء هرمنوتيكي او در زمان حياتش، جالب توجه قرار نگرفت. بحثهاي شلاير ماخر در باب هرمنوتيك، پس از مرگ او به دستِ شخصيت ديگري، كه در تاريخ هرمنوتيك او نيز نقش بسزايي دارد؛ يعني "ديلتاي"، به جهانِ علم عرضه شد و شلاير ماخر در زمان خودش، مُبدِع هرمنوتيك مطرح نشد. در واقع آنچه شلاير ماخر براي گشودن باب اين دانش، در هرمنوتيك خودش مطرح كرد، جستوجويي از قواعد عمومي تفسير متن بود. در فضاي فكري شلاير ماخر كه دوراني است، انديشهي كانت در آلمان به شدت رواج دارد و كانت به قواعد عمومي انديشه در آثار خودش پرداخته است، شلاير ماخر تحتِ تأثير اين نوع نگرش كانتي، به دنبال قواعد عموميتفسير برآمد.
مقصود او تفسير متن بود و به صورت خاص، توجه او به متون مقدس مسيحي بود. وقتي شلاير ماخر با اين مشكل مواجه شد كه مفسران متون مقدس مسيحي تفسيرهاي گوناگوني از اين متون عرضه ميكنند، در واقع اين بحث را مطرح كرد كه آيا ما معيارها و قواعد و ضوابطي براي تفسير متن، فارغ از متني كه آن را تفسير ميكنيم، داريم يا نه؟ و با اين پرسش اساسي، بحث خودش را آغاز كرد.
بنابراين هرمنوتيك شلاير ماخر، اولاً، هرمنوتيك متن است. ثانياً، هرمنوتيك شلاير ماخر، قواعد عموميتفسير متن است. البته حاصل بحثهاي شلاير ماخر در اين زمينه، چندان با هدفي كه او در آغاز مطرح كرد، سازگاري نداشت؛ يعني نتيجهي بحثهاي شلاير ماخر، تنها تفكيك بعضي از اقسام تفسير و بيان ويژگيهاي اين اقسام بود. شلاير ماخر در آثار خودش دو نوع تفسير را مطرح ميكند:
يك نوع، كه از آن به تفسير دستوري، يعني دستور زباني يا گراماتيكال ياد ميكند و نوع دوم، تفسيري كه از آن به تفسير فني يا تكنيكال ياد ميكند.
مقصود شلاير ماخر از تفسير دستوري، يعني تفسير متن بر اساس قواعدي كه در دستور يك زبان؛ مانند صرف و نحو و معاني و بيان آمده است.
من براي اينكه اين بحثها به بحث خودمان نزديك بشود، سعي ميكنم كه مثالها را از مثالهاي فرهنگ خودمان انتخاب كنم. البته در اين جهت بايد احتياط و دقت بيشتري كرد؛ چون بعضي وقتها، اين مثالها، كاملاً منطبق با اين بحثها نيست. به اين دليل كه، اين بحثها در يك بستر ديگري مطرح شده است. و در يك فضاي غيراسلامي و مسيحي مطرح شده است و زمينههايش دقيقاً با بحثهاي ما در فرهنگ اسلامي، منطبق نيست. اما من سعي ميكنم، مثالها را از مواضعي انتخاب بكنم كه در بحثهاي ما است و شبيهتر نيز است و اينها ميتواند مثالهاي مناسبتري براي بحثمان باشد؛ مثلا اگر تفسير كشّافِ زمخشري را در نظر بگيريد، اين تفسير از نظر شلاير ماخر نمونهاي از يك تفسير دستوري است كه، در آن، مفسّر بر اساس قواعد زبان عربي، صرف و نحو، معاني و بيان و بديع، سعي ميكند تا به تفسير آيات قرآن كريم بپردازد.
تصاویری از چند صفحه نخست فایل :
توجه فرمایید بدلیل تهیه ی تصویر با نرم افزار های خارجی متن نمایش داده شده در تصاویر ممکن است دارای اشکالاتی در نمایش برخی حروف باشد که در فایل اصلی بدون مشکل است
مبلغ قابل پرداخت 8,000 تومان
برچسب های مهم