قسمتی از متن :
2
بسمه تعالی
در آن هنگام که خداوند بر حضرت آدم احسان کرد و باغ زندگي او را به وجود «حوا» معنا بخشيد، غم تنهايي را از او زايل ساخت. از آن زمان به بعد که عالم را بقايي و آدم را اميدي به حرکت آورد، خيمه زندگي بشر بپا شد. در حالي که نيمي از آن را «زن» استوار کرده بود، موجودي که بدون او، براي نظام آفرينش، آغاز و انجامي تصور نميشود.
بر همين اساس، در آيين حياتبخش اسلام براي «زن» شخصيتي فوقالعاده و منزلتي والا مقرر شده است و از او به عنوان موجودي ياد شده که بايد مورد تکريم و مشمول مهر و محبت کافي قرار گيرد. به گونهاي که در قرآن کريم سورهاي است به نام «نساء» و مشتمل بر 176 آيه. علاوه بر اين در اسلام براي تمامي جوانب زندگي فردي و اجتماعي، خانوادگي و زناشويي و حقوق زن، قوانين عادلانهاي وضع شده است. و از زنان شايسته آن چنان ياد ميکند که گويي هيچ فرشتهاي نميتواند به مقام او نايل آيد. در ميان قوانين آسماني که خداي متعال، با توجه به نياز زن به امنيت و آرامش، بر او مقرر کرده است، حکم «حجاب» است. حجاب قانوني است که نه براي محدود کردن استعدادهاي زنان، بلکه براي محدود کردن خطرهايي است که استعدادها و موجوديت زن را تهديد ميکند. ديدگاه اسلام به اجتماع و مسائل آن، کاملا حکيمانه است. اسلام ميخواهد جامعهاي آن چنان پاک بسازد که در آن اثري از فساد و انحراف وجود نداشته باشد. از جمله عوامل اساسي که پاکيزگي اجتماع و سلامت اخلاقي را ضمانت ميکند، حکم حجاب است. با وجود حجاب، زنان از بي عفتي و عشوهگري و انحراف باز داشته ميشوند و این امر موجب صيانتخانواده و جلوگيري از به هم پاشيدگي آن ميگردد. «حجاب» ايمني بخشنده و نگهبان جامعه است و هرگز هيچ جامعهاي نميتواند از پاکي و امنيت اجتماعي برخوردار باشد، مگر وقتي که زنانشان نخواهند بيبند و بار و برهنه باشند; زيرا «بيحجابي» همچون «وبا» يي است که در صورت گسترش آن در ميان توده مردم، بسيار زود همه را آلوده و بيمار ميکند. اسلام با دورانديشي کامل، پيروان خود را به حجاب و ترک خودنمايي امر ميکند تا پيش از وقوع حوادث خانمان برانداز و شيوع فساد، ريشههاي آن خشک گردد و امکان رشد فساد اجتماعي بوجود نيايد.
عفاف
«عفاف» به معنای پارسایی و پاک دامنی و خودداری از کارهای حرام و زشت است و «عفت»، حالتی نفسانی است که بر شهوت غلبه کند. در عرب نیز به گُلی که در برگ هایش پوشیده شده باشد، «مُعفَّف» می گویند.
عفاف، بنیادی ترین عامل ایجاد امنیت اجتماعی است. بی پروایی در نگاه، بی توجهی در نوع پوشش و پرده دری در روابط جنسی، امنیت اجتماعی را به خطر می اندازد و تجاوزهای جنسی که بی شرمانه ترین نوع تجاوز به حقوق مردم است، رواج می یابد. بر این اساس عفت مداری از اصولی ترین پایه های حراست امنیت جامعه است.
«غیرتمندی، انسان را از فساد می رهاند. انسان غیور، نه بر خود آلودگی را می پذیرد و نه بی عفتی دیگران را برمی تابد. غیرت اجتماعی، به این معناست که مردان موظفند در برابر هرزگی ها و مرزشکنی ها بایستند و به حرمت شکنی ها نزدیک نشوند. تنها در چنین اجتماعی است که می توان به سلامت شخصیت زن و حرمت ناموس او امیدوار بود. عفاف بر همه بخش های جامعه اثرگذار است. و تنها زنان را در برنمی گیرد، بلکه مردان نیز موظف به رعایت محدودیت های اخلاقی هستند. وجود فضای سالم برای رشد مادی و معنوی، حق جامعه است. در جوامعی که مردم به راه های انحرافی کشیده می شوند، حفظ هویت اسلامی و حدود شرعی دشوارتر می شود و
3
مسلمانی که از ایمان و اراده ای استوار برخوردار نباشد، هم رنگی با جماعت را می پذیرد و چون با ساختار درونی جامعه بیگانه است، دچار بی هویتی می گردد». بر این اساس، وقتی بنیادهای عفاف فرو ریخت، ارزش های اخلاقی نیز از زندگی انسان رخت برمی بندد.
عفاف، روح پوشش است که سلامت روانی و جاذبه جسمانی را تضمین می کند. بانوی مسلمان، نماد عفت و حیا در جامعه است و پوشش زن، نگهبانی در نگاه های آلوده و پاسدار حرمت اوست. زیبایی صورت و سیرت از الطافی است که خداوند به رسم امانت در اختیار انسان قرار داده است و شکرانه نعمت زیبایی نیز حفظ عفت است. چنانچه علی علیه السلام می فرماید: «زَکاةُ الْجَمال العِفافُ؛ پاکیزگی زیبایی در عفت ورزی است.» این زیبایی به ویژه برای زنان سرمایه است و طبیعت هر سرمایه ای آن است که از یک سو سودمند و از سوی دیگر، فسادانگیز است که در حقیقت لطافت و زیبایی و جوانی با عفت پیشگی پاس داشته می شود. گفتنی است بی قید بودن در امور جنسی موجب پیری زودرس و گاه ناتوانی زودهنگام جنسی می شود و عفت پیشگی، جمال و جوانی را پایدارتر می سازد.
روح عفاف، کنترل کننده رفتار و متانت است که با حیا زیباتر می شود. خداوند در قرآن، دختران شعیب را نمادی از عفاف معرفی می کند و عفت ورزی آنان را با واژه «تَمْشی عَلَی اسْتِحیاءٍ» بیان می دارد و نجابت آنان به دلیل نوع راه رفتنشان را در حضور حضرت موسی تحسین می کند. دختر شعیب در بازگشت به پدر گفت: پدر، او را به خدمت گیر که او خدمت گزاری نیرومند و امانت دار است. حضرت شعیب علیه السلام گفت: نیروی وی را به کشیدن دلوها شناختم، ولی امانت داری او را چگونه شناختی؟ دختر گفت: موسی در بازگشت گفت راه را به من نشان بده و خودت از پشت سر بیا؛ زیرا ما دودمان یعقوب به پشت زنان نظر نمی افکنیم. بدین گونه او به خاطر پرواپیشگی، به امانت داری شناخته شد.
بدحجابی
بدحجابی، پرتگاهی بین حجاب و بی حجابی!
اینکه چرا عده ای از زنان و دختران جوان ایرانی، بدون توجه به شخصیت و هویت و ارزش زن، برای ابراز وجود و ارائه خود به جامعه، شیوه آرایش غلیظی که در کشورهای اروپایی و آمریکایی خاص فواحش می باشد را انتخاب می کنند، و با پوشش های اغواکننده درجامعه حضور می یابند، نکته ای است که ریشه یابی نشده، و دلایل آن مورد توجه قرار نگرفته است.
دختران و زنان بدحجاب ایرانی، بدون توجه به معنا و مفهوم آزادی، از میان تمام تصاویر آزادی، تنها یک تصویر کوچک آن را انتخاب کرده اند؛ آزادی برهنگی و حق انتخاب پوشش و لباس و آرایش.
و اما تصویر دوم این آزادی را نیز می بایست در نظر گرفت، آزادی مردان و پسران جوانی که می خواهند برای لذت جویی، از این عروسکهای نمایشی، هر گونه که خواستند استفاده کنند .
بی حیایی و هرزگی، خاص دختران خیابانی است، و با بدحجابی تفاوت بسیاری دارد، در جامعه ای که بنا بدلایلی سن ازدواج و طلاق افزایش چشمگیری دارد و راهی برای ارضاء طبیعی و قانونی و اخلاقی جوانان نیست، بدحجابی به بی حیایی، بی حیایی به برهنگی، و برهنگی، به هرزه گی و لذت جویی و عشرت طلبی ختم می شود، و در این میان بازنده بزرگ؛ دختران و زنان نا آگاه و بی دفاعی هستند، که بسیار زود زیبایی و سلامت و طراوت و زندگی و هستی خود را خیلی ارزان و راحت، و یخاطر هیچ از دست می دهند.
تصاویری از چند صفحه نخست فایل :
توجه فرمایید بدلیل تهیه ی تصویر با نرم افزار های خارجی متن نمایش داده شده در تصاویر ممکن است دارای اشکالاتی در نمایش برخی حروف باشد که در فایل اصلی بدون مشکل است
مبلغ قابل پرداخت 8,000 تومان
برچسب های مهم