<p>36</p>
<p>2</p>
<p>باسمه تعالي</p>
<p>اسلام و مقتضيات زمان</p>
<p>براي روشنفكران مسلمان در عصر ما كه از نظر كيفيت زبدهترين طبقات اجتماعي ميباشند و از نظر كميت خوشبختانه قشر قابل توجهي به شمار ميروند، مهمترين مسأله اجتماعي «اسلام و مقتضيات زمان» است.</p>
<p>دو ضرورت فوري، مسئوليتي سنگين و رسالتي دشوار بر دوش اين طبقه ميگذارد. يكي ضرورت شناخت صحيح اسلام واقعي به عنوان يك فلسفة اجتماعي و يك ايدئولوژي الهي و يك دستگاه سازندة فكري و اعتقادي همه جانبه و سعادتبخش، و ديگر ضرورت شاخت شرائط و مقتضيات زمان و تفكيك واقعيات ناشي از تكامل علم و صنعت از پديدههاي انحرافي و عوامل فساد و سقوط.</p>
<p>براي يك كشتي كه ميخواهد اقيانوسها را طي كند و از قارهاي به قاره ديگر برود وجود قطب نما براي جهتيابي و هم لنگر محكم براي محفوظ ماندن و غرق نشدن و زير پا گذاشتن جزر و مدها ضروري است، همچنانكه شناخت وضع و موقعيت جغرافيايي دريا در هر لحظهاي امري حتمي است. ما بايد از طرفي اسلام را به عنوان يك راهنماي سفر و يك لنگر محكم و نگهدارنده از غرق شدن در جزر و مدها، و هم شرايط خاص زمان را به عنوان مناطق و منازل بين راه كه بايد مرتباً به آنها رسيد و گذشت كاملاً بشناسيم تا بتوانيم در اقيانوس متلاطم زندگي به سر منزل مقصود برسيم.</p>
<p>از نظر گروه نامبرده در اينجا مشكل لاينحلي وجود ندارد، فقط آشنا نبودن با حقايق اسلام و يا تميز ندادن ميان عوامل توسعه و پيشروي زمان و ميان جريانها و پديدههاي انحرافي كه لازمة طبيعت بشري است ممكن است مسئله را به صورت معما جلوه دهد.</p>
<p>ولي افراد و طبقاتي هستند كه اين مسئله را واقعاً به صورت يك معماي لاينحل و به صورت يك تضاد آشتيناپذير مينگرند و معتقدند «اسلام» و «مقتضيات زمان» دو پديدة غير متوافق و ناسازگارند و از اين دو حتماً يكي را بايد انتخاب كرد، يا بايد به اسلام و تعليمات اسلامي گردن نهاد و از هرگونه نوجوئي و نوگرائي پرهيز كرد و زمان را از حركت بازداشت و يا بايد تسليم مقتضيات متغير زمان شد و اسلام را به عنوان پديدهاي متعلق به گذشته به بايگاني تاريخ سپرد. روي سخن در اين مقاله با اينگونه افراد است.</p>
<p>2</p>
<p>اسلام و مقتضيات زمان
مبلغ قابل پرداخت 11,000 تومان
برچسب های مهم