لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
كليشه سازي رسانه هادرمحيط بين الملل
کتاب "رسانهها و بازنمایی" در ابتدا مباحث نظریای در خصوص بازنمایی مطرح میکند و در فصل اول خود مشخصاً به نسبت زبان، گفتمان و ایدئولوژی بازنمایی میپردازد و نهایتاً، در سه فصل بعدی به سه حیطهی بازنمایی یعنی بازنمایی "مذهب"، بازنمایی "جنسیت" و بازنمایی "نژاد" میپردازد. فرض بنیادین کتاب این است که بازنماییها و معناسازیهای رسانهای، امری ذاتی و طبیعی نیست، بلکه بر ساختهای اجتماعی، فرهنگی، زبانی و گفتمانی است. بازنمایی، مبتنی بر گفتمانی است که مولّد نوع خاصی از دانش و معرفت است و بر آن اساس، مبادرت به تولید معنا میکند. علائم و نشانههای زبانی و رسانهای که بازنمایی بهواسطة آنها صورت میگیرد معصوم و بیطرف نیستند بلکه بر گفتمان و مناسبات و روابط قدرت دلالت میکنند...
معرفی و نقد
استوارت هال: "ما جهان را از طریق بازنمایی میسازیم و بازسازی میکنیم" (به نقل از مهدی زاده،1387، ص 14).
"رسانهها و بازنمایی" عنوان کتابی است که به تازگی توسط "دفتر مطالعات و توسعهی رسانهها" به قلم "سید محمد مهدیزاده" منتشر شده است که به طور عام به مقولهی رسانهها و تأثیر آن و رابطهاش با افکار عمومی میپردازد، چرا که آگاهی و ذهنیت مردم نسبت به جهان به محتوای رسانهها بستگی دارد و رسانهها واسطه و میانجی میان آگاهی و ساختارهای اجتماعی شکل دهندهی معنا هستند.
در فصل اول کتاب با عنوان "بازنمایی"، به مفهوم و کارکردهای خاص این مقوله پرداخته شده است که در اینجا سعی شده است که خلاصهای از مباحثی کتاب ارائه شود.
بازنمایی از دیدگاه "هال" (Stuart Hall) ،استفاده از زبان برای تولید نکتهای معنادار دربارهی جهان است؛ معنا در ذات وجود ندارد بلکه ساخته میشود و نتیجه و محصول یک رویهی دلالتی است.
معنا از طریق نشانه بازتولید میشود و معنا حاصل رابطه و تمایز میان نشانههاست. نمیتوان انکار کرد که پر کاربردترین نشانه برای بازتولید واقعیت، زبان است. این بدان معنا نیست که جهان واقعی خارج از زبان وجود ندارد بلکه فرایند معنا سازی از طریق زبان (دلالت) صورت میگیرد و در نتیجه واقعیتی نیست که خارج از فرایند بازنمایی باشد. زبان منعکس کنندهی واقعیت از پیش موجود نیست بلکه فهم ما از واقعیت روزمره را میسازد و درست است که جهان مستقل از بازنمایی های آن وجود دارد ولی معنادار شدن جهان در گرو بازنمایی آن است.
3
بازنمایی تحت نظر قدرتی خاص تولید و توزیع میشود و در کنترل قدرتی مسلط قرار دارد که مشروعیت و مقبولیت مفاهیم را تعیین میکند ،این را که چه مفاهیمی مشروعیت مییابند و چه مفاهیمی مقبولیت ندارند. در این میان میتوان گفت که بازنمایی با روابط قدرت در آمیخته است که در راستای تداوم و تقویت نابرابری های اجتماعی به تولید معنا میپردازد.
مفهوم سیاست بازنمایی از سوی اندیشمندان فمینیست و پسااستعماری به عنوان آثار مادی قدرت گفتمانی مطرح میشود که انسجام نظام گفتمانی را صرفا از طریق قدرت و سلطه ایجاد میکند و قدرت است که به نظام گفتمانی انسجام و صورت بندی میدهد.
در این مفهوم،بازنمایی اعمال سیاسیای دانسته میشود که قدرت را باز تولید میکند . یکی از راهبردهای اساسی این مفهوم کلیشه سازی است به این معنی که شخصیت انسان به چند ویژگی منفی و مبالغه آمیز تقلیل داده میشود. کلیشه سازی علاوه بر تقلیل شامل ذاتی کردن، آشنا کردن و تثبیت تفاوتها و مشخص کردن مرزهای "ما" و "آنها" نیز میشود" (مهدی زاده،1387، ص 19).
کلیشه سازی، تفاوتها را ذاتی، طبیعی و ثابت فرض میکند و هر چیز که در میان مرز بندی خودش از بهنجار قرار نگیرد بهراحتی طرد میکند.
بنابراین قدرت را نباید فقط در بهره برداری اقتصادی و اعمال فشار فیزیکی خلاصه کرد بلکه میتوان آن را درون رویهی بازنمایی معینی نیز درک کرد که این امر شامل اعمال قدرت نمادین از طریق رویهها ی بازنمایی میشود. کلیشه سازی در این اعمال خشونت نمادین عنصری کلیدی است.
کلیشه سازی در رسانهها از طریق ارائهی تصویر غلط از سلطهی واقعی گروه مورد نظر، نمایش محدود و ثابت و پایدار رفتار گروهی خاص و مشروعیت زدایی گروهی از طریق مقایسه با تصور آرمانی آن صورت میگیرد.
زبان و بازنمایی
نسبت زبان و بازنمایی از آن رو ضروری است که زبان نقشی کلیدی در ساخت کلیشههای فرهنگی، نژادی و جنسیتی در روند تولید معنا و بازنمایی دارد.
زبان رویهی دلالتی است که معنا را شکل میدهد و میسازد و در قالب زبان است که معنا تولید و توزیع میشود.
"سوسور" زبان شناس ساختگرای سوئیسی، زبان این گنجینهی معانی و فرهنگ را به دو بخش تقسیم میکند: "زبان" به عنوان مجموعهی نشانه های مرتبط و تابع مجموعهای از قواعد و "گفتار" یعنی رابطه و ارتباط کلامی میان افراد انسانی یا کاربرد فردی زبان. اساس زبان شناسی "سوسور" بر مبنای تکنیک دال و مدلول است دال همان کلمه یا لفظ و مدلول همان مفهوم و صورت ذهنی است رابطهی میان دال و مدلول رابطهای قرار دادی است و هیچ گونه رابطهی ذاتی میان آنها برقرار نیست. بر این مبنا که رابطه دال و مدلول مختص فرهنگ و قراردادهای اجتماعی هر جامعه است میتوان گفت که معنای ثابتی وجود ندارد و معانی درون تاریخ و فرهنگی ساخته میشوند.
تصاویری از چند صفحه نخست فایل :
توجه فرمایید بدلیل تهیه ی تصویر با نرم افزار های خارجی متن نمایش داده شده در تصاویر ممکن است دارای اشکالاتی در نمایش برخی حروف باشد که در فایل اصلی بدون مشکل است
مبلغ قابل پرداخت 12,000 تومان
برچسب های مهم