لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن word (..docx) : 

‏ ‏مقدمه

‏تابعين بين المللي درواقع موجوديتهايي هستندكه ازاصول وقواعداين رشته ازحقوق پيروي مي كنند.‏ ‏به عبارت‏ ‏ديگر‏،تابع حقوق بين الملل موجوديتي است كه به طورمستقيم ازحقوق وتكاليف شناخته شده درنظام حقوق بين اللمل برخوردارشده است.برخورداري ازحقوق وتكاليف مستلزم شناسايي شخصيت حقوقي براي تابعيين حقوق بين اللمل است زيرابدون برخورداري ازشخصيت حقوقي،گروها،شركتها،احزاب،موسسات،دولتهاو....كه اشخاص حقوقي به شمارمي آيند‏،قادربه فعاليت نخواهند بود.شالوده شخصيت حقوقي نيزقانون است چراكه قانون تعيين كننده حقوق وتكاليف اشخاص است درتعيين تابعين حقوق بين اللمل، دوديدگاه كه هريك ازآنها برمبناي مختلفي تكيه داردمطرح شده است.الف)نظريه كلاسيك:طبق اين نظريه كه تااوايل قرن ‏بيستم نيزمقبوليت داشت تنهاتابعين حقوق بين اللمل ((دولتها))بودندنظريه پردازان كلاسيك با تكيه برمكتب ارادي وبه قياس ازماهيت حقوق داخلي كه‏((‏حقوق رابطه بين افراد‏))‏بشمارمي رودحقوق بين اللمل رامنحصرا‏((‏حقوق روابط بين دولتها مي پنداشت.‏ ب)مكتب واقع گرايي:برخلاف نظريه پيشين،نويسندگان مكتب واقع گرايي مانند:ژرژسل،پوليتيس‏ ولئون دوگي اظهارداشتندكه تنهاتابعين ((اشخاص))يا((افراد))‏مي باشندزيرامخاطبين حقوق فقط موجوديت هاي ذيشعورمي توانند باشندوضمان اجراي قواعدحقوقي نيزچيزي جزءاراده آگاه افراد نيست ازآنجا كه دولت ياكشورمفهوي انتزائي ومجرداست آن رانمي توان درزمره تابعين ‏حقوق بين اللمل به شمارآورد.لازم به ذكراست كه نظريات افراطي ومطلق گرايي فوق قابل انتقاد ميباشند درنقدنظريه اول مي توان به موجوديت هايي اشاره كرد كه از((تجمع دولتها))تشكيل شده ‏

‏ولي با‏كسب شخصيت حقوقي ازآن منفك شده اند.اين موجوديتها همانا((سازمان هاي بين اللملي ))مي باشندكه‏ ‏درحال حاضربه عنوان تابعين حقوق بين اللمل شناخته شده اند .درنقدنظريه دوم بايداذعان داشت كه هرچندمقصودنهاييدرتدوين قواعدحقوق ((افراط))مي باشند وبدين مفهوم نيزبايدآن راتابعين ‏واقعي حقوق بين اللمل به شمارآوردامااين نكته رانمي توان ناديده گرفت كه اراده سياسي افراد دردولت تجلي يافته است ودولت ها بنام افراد كشور‏خودروابط ديپلماتيك،سياسي،اقتصادي باديگركشورهابرقرارمي كنند .وسعت فعاليت ‏دولتها درسطح بين اللملي ايجابمي كند كه حقوق وتكاليف آنها معلوم ومسئولت بين اللملي آنها مشخص شده است .مفهوم تابع درنظام بين اللملي دراي مشورتي 11مارس1949 ديوان بين اللملي دادگستري دربا‏ره جبران خسارت وارده به سرويس ه‏اي سازمان ملل متحد تعريف شده است ديوان در راي مزبوراشاره مي دارد ((اعلام اين كه سازمان ملل متحد يك تابع حقوق بين اللمل است بدان معني است كه سازمان از شخصيت بين اللملي وصلاحيت بهرمند شدن ازاين حقوق وتكاليف ازطريق اعلاميه بين اللملي))درهمين زمينه ديوان مزبور اعلام مي دارد‏.‏ ‏ ‏

‏

تصاویری از چند صفحه نخست فایل :

توجه فرمایید بدلیل تهیه ی تصویر با نرم افزار های خارجی متن نمایش داده شده در تصاویر ممکن است دارای اشکالاتی در نمایش برخی حروف باشد که در فایل اصلی بدون مشکل است