لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
.:: حکم اخذ اجرت بر واجبات ::.
چکیده: از دیرباز تا کنون، برخی افراد در قبال انجام واجبات، مبلغی را دریافت میکردهاند. سؤال این است که اگر فعلی همچون القای صیغه نکاح که بر مکلف واجب است،آیا روحانی نیز به عنوان یک مکلف میتواند مبلغی را در قبال عقدی که خوانده است، طلب کند؟ آیا جایز است که روحانی به خاطر معارف و احکامی که به جاهل میآموزد، اجرتی اخذ کند؛ هرچند تعلیم بر او واجب کفائی باشد؟
این مسئله از زمان قدیم در میان فقها مورد بحث بوده است و آنها فتاوای مختلفی دراین زمینه ارائه نمودهاند. عدهای قائل به حرمت مطلق اخذ اجرت در قبال واجبات شدهاند، برخی دیگر بهطور مطلق حکم به جواز دادهاند و گروهی نیز قائل به تفصیل میان توصلی و تعبدی و گروهی دیگر قائل به تفصیل بین کفائی و عینی شدهاند.
با بررسی ادله قائلین به حرمت و جواز به این نتیجه میرسیم که ادله قائلین به حرمت از قوّت کافی برخوردار نیست و دلائل فقهایی که به جواز فتوا دادهاند، صحیح است.
کلید واژه: اخذ اجرت، واجبات، ارتزاق از بیت المال، حرمت، جواز
مقدّمه: در جامعه اسلامی بعضی مردم به همه احکام الهی و مسائل دینی مورد نیاز خود، علم ندارند و اکثر آنها نیازمند فراگیری احکام و معارف دینی هستند. در شریعت اسلام هم تعلیم جاهل واجب است، لذا عالمان باید احکام و معارف دینی را به مردم بیاموزند.
در برخی موارد مکلف نمیتواند مشکل دینی خود را حل کند، بلکه نیازمند به کمک عالم دینی میباشد. چنانکه به هنگام ازدواج، مردم برای اجرای عقد نکاح به روحانی مراجعه میکنند. در مواردی نیز خداوند متعال فعالیّتی اجتماعی را برمکلف واجب کرده است، همانطورکه در مراسم تدفین، تکفین و نمازمیّت برمردم واجب کفایی است در این امور حضور یابند.
بنا بر آنچه گفته شد، تعلیم فقه و معارف دینی، اقامه نماز جماعت، قضاوت، آموزش عقد نکاح یا القای آن و... همگی از واجبات محسوب میشوند. در اینجا پرسیده میشود که آیا روحانی میتواند به خاطر معارف و احکامی که به مردم میآموزد، اجرتی اخذ کند (هرچند تعلیم براو واجب کفائی باشد) ؟ اگر فعلی همچون القای صیغه نکاح، بر روحانی واجب است، آیا او میتواند مبلغی را در قبال عقدی که خوانده است، طلب کند؟
در کفن و دفن و نماز میت خواندن چطور؟ آیا میتواند بر خواندن نمازمیت پولی را شرط کند؟
از طرفی این امور بر این شخص واجب است و چگونه میتواند در قبال عملی که خداوند متعال بر او واجب نموده است، پولی را شرط کند؟ ازجهتی هم این افراد برای امرار معاش ناگزیر از دریافت این مبلغ هستند؛ چرا که گاهی، اکثر اوقات خود را به این امور میپرداختند و برای امر معاش عمل دیگری انجام نمیدادند. ازجنبه دیگر، اگر آن شخص مبلغی دریافت نکند، ناچار باید برای تهیه مایحتاج زندگی خود به امور دیگر بپردازد، در این صورت چه کسی
3
متولی انجام این واجبات خواهد شد؟
این مسئله از مسائل مطرح در جامعه کنونی و مبتلا به در میان متدیّنین و روحانیّون است. چنانکه مشاهده میکنیم اکثر روحانیّونی که مشغول به این امور هستند، در ازای واجبات اجرت میگیرند. برعده ای از متدیّنین وجه شرعی این مسئله پوشیده مانده و همیشه مورد پرسش و مباحثه بوده است؛ لذا ضرورت داردکه نکات مبهم مسئله حل و روشن شود تا افراد با مشکل روبه رو نشوند. این مسئله تا اندازهای مهم بوده که ائمه معصومین(ع) نیز در برخی موضوعات به آن اشاره نمودهاند. فقهاء نیز به تبع آن بزرگواران به این مسئله اهمیّت دادهاند. از متقدمین فقهائی همچون سید رضی(ره) وشیخ طوسی(ره) دراین زمینه فتوا دادهاند. این مسئله اکنون نیز همچنان از مسائل مورد اختلاف در میان فقها است.
برهمین اساس در این پژوهش تلاش شده است تا به این سوال اساسی و مهم پس از بررسی اقوال و نطرات گوناگون پاسخ داده شود.
مکاسب محرمه
مکاسب محرمه یکی از مهمترین ابواب فقهی است. اهمیت آن تا حدّی است که بزرگان در این باب رسالهها و کتابهای جداگانه نگاشتهاند. اولین کسی که در این باب بصورت مستقل قلم زد، شیخ اعظم انصاری بود که فقها نیز پس از آن در این زمینه دست به تألیف زدند.
فقها اکتساب را بطور کلی به پنج دسته تقسیم میکنند:
1. واجب 2.حرام 3. مستحب 4. مکروه 5. مباح
اخذ اجرت بر واجبات
یکی از اقسام اکتسابهای حرام، اخذ اجرت بر واجبات می باشد. در این مسئله به تنهایی رسالههایی از طرف بزرگانی همچون شیخ محمد حسین اصفهانی(ره) به رشته تحریر در آمده است و این خود نشانه ی اهمیت بسزای این مسئله است.
محل نزاع
محل نزاع در این بحث در جایی است که انجام عمل واجب برای اخذ اجرت دارای منفعت عقلایی باشد؛ یعنی اگر این عمل واجب نبود ، اخذ اجرت در قبال آن بدون شک جائز بود؛ چون مواردی که منفعت قابل اعتنایی در آنها وجود ندارد ، خارج از بحث است؛ زیرا اجرت در این جا از مقوله «اکل مال به باطل » است (که حرام است ) و دیگر بحث از اخذ اجرت در قبال انجام واجب مطرح نمیشود .
اقوال فقها
فقها در این باب اقوال مختلفی ارائه کرده اند. عدهای قائل به حرمت مطلق اخذ اجرت درقبال واجبات شدهاند، نظیر علامه حلی(ره) در تبصره المتعلمین (علامه حلی، 1411 ه ق؛ ج1: 234 )، شهید اول در غایه المراد فی شرح نکت الارشاد (شهید اول ،1414ه.ق، ج۲:۹)، شمسالدین حلی در معالم الدین (1424؛ ج1: 331)، شهیدثانی در حاشیه الارشاد (1414؛ج2: 9)، کاشف الغطاء در شرح خود بر قواعد
تصاویری از چند صفحه نخست فایل :
توجه فرمایید بدلیل تهیه ی تصویر با نرم افزار های خارجی متن نمایش داده شده در تصاویر ممکن است دارای اشکالاتی در نمایش برخی حروف باشد که در فایل اصلی بدون مشکل است
مبلغ قابل پرداخت 10,000 تومان
برچسب های مهم